50
ترکِ تهران و دل کندن از لندن / عباس صفاری
عباس صفاری در مقالهی «ترک تهران و دل کندن از لندن» با روایت شخصی خود از تجربهی 37 سال اقامت در خارج از کشور سعی داشته بخشی از زندگی مهاجرت را که پنهان مانده روشن سازد، خاصه آنکه بعد از سالها اقامت تابعیت هیچ کشوری را نپذیرفته و همچنان با پاسپورت ایرانی سفر میکند. او از سالهای اقامتش در دههی 70 لندن میگوید و سپس با گذر از این شهر ما را به قارهی آمریکا میبرد. در خلال این روایات اما ما را با ویژگیهای دو کشور و روبهرویی یک ایرانی با این فرهنگها آشنا خواهد کرد، مواجههای که برای هر مهاجر تازه و منحصر به اوست. از متن:
مهاجر غالباً به فردی گفته میشود که در مرحلهای از زندگی به دلایلی هدفمندانه تصمیم به ترک کشور خود میگیرد و به آن جامه عمل میپوشاند. جوانانی که گروه گروه با دلارهای نفتیِ پیش از انقلاب به قصد ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتند (که من نیز یکی از شمار آنان هستم) مهاجر نبودند. بعد از انقلاب تعدادی از این دانشجویان به ویژه آنهایی که به قشر اعیان جامعه تعلق داشتند و افراد وابسته به کُنفدراسیون دانشجویی و احزاب سیاسی چپ و تعدادی که درسشان هنوز به پایان نرسیده بوددر غرب ماندگار شدند،اما نه به قصد اقامت دائم. ...