مقالهی «پیام با مسئلهی قیمت سروکار دارد» نوشتهی مایکل جانسن است. علی عامری مهابادی آن را به فارسی برگردانده است.
حرفهایترین آگهیسازان از سفارشهایی میترسند كه قرار است در آنها بر قیمت یا ارزش پولی كالا تأكید شود. تبلیغات پیام «ارزان و شاد» یكی از دشوارترین كارها در این حرفه و یكی از نامطلوبترین آنها در روند خلاقیت است. متقابلاً، انتقال پیام «گران» و «منحصر به فرد» نیز به همان اندازه مشكلساز است.
برای دریافت مقاله روی گزینهی خرید کلیک کنید.
برای مطالعه مقالات بیشتر پیرامون گرافیک تبلیغات اینجا را کلیک کنید.
بخشی از مقاله:
معمولا اینطور نیست که یک نفر وارد آژانس هواپیمایی شود. و بگوید :« آقایون، تا جایی که میشه ارزون جلوهش بدین.» در دنیایی که همه با عجله دنبال به دستآوردن دلارهای بیشتر هستند. و اینکه غالبا از کالای ارزان و ناخوشایند پولِ چندانی در نمیآید. اغلب علتی برای ارزان و ناخوشایند جلوهدادن کالاها در تبلیغات وجود ندارد.
البته در این زمینه چند نمونهی تاریخی دیده میشود: بسیاری از سوپرمارکتها طیف گوناگونی از مشتریان با قدرت خرید متفاوت را هدف تبلیغات قرار دادند. با توجه به اینکه مصرفکنندگان موردبحث از چگونگی قیمتها آگاهی داشتهاند و تبلیغات کالاها "متناسب با قدرت خرید آنها" انجام شده است. یکی از نمونههای معروف، سری کالاهای "بریتیش فاینفر" با برچسب زرد در دههی 1970 است. که از رمز سادهی "زرد مساوی است با ارزان" استفاده کردند. در اصطلاحات خاص بستهبندی و معرفی کالاها، قطعا محصولات "ارزان و استثنایی" هم عرضه شدهاند. اما درست مانند خود سوپرمارکتها کارشان به حراج کشیده شده است. اخیرا سوپرمارکتهای زنجیرهای که آگاهی بیشتری نسبت به موضوع پیدا کردهاند، دریافتهاند که میتوانند هم تخفیف بدهند و هم کالای شیک عرضه کنند...