تصور غالب بر این است که نقاشی هنری انفرادی است و عملکرد گروهی، تاثیر چندانی در مناسبات این حوزه ندارد. همچنین هاله مقدس هنرمندان آنان را چون پیامبران شوریده و تنهایی مینمایاند که جلوههای زندگی عادی از آنها دلبری نمیکند. اما اگر از دیدگاه بوردیو به هنرمندان بنگریم این هالههای تقدس محو میشوند. و جای آن را رقابتی سخت بر سر سرمایههای چندگانه میگیرد. هر چند نگاه بوردیو نگاهی تقلیلدهنده و گاه بیرحم است، اما امکان توضیح و تفسیر بسیاری از کنشها و تحولات و تغییرات را در دنیای هنر میدهد. مقاله حاضر سعی دارد با چشمپوشی از آن هالهها به رقابت هنرمندان نقاش نوگرا در 50 سال گذشته بر سر سرمایههای نمادین، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بنگرد. و نشان دهد تحولات سیاسی و اجتماعی و کنشها و دستهبندیهای گروهی چگونه در رقابت میدانهای قدرت درون حوزه نقاشی و ارتباط آن با میدان قدرت دولتی موثر بوده است.
برای دریافت مقاله روی گزینهی خرید کلیک کنید.
برای دیدن سایر مقالات ایمان افسریان اینجا را کلیک کنید.