بنا به بحثى كه ديگر كهنه شده نيّت پديدآورندهى اثر هنرى تعيينكنندهى معناى آن اثر نيست. برداشت افراطى اين ديدگاه پديدآورنده را آدمى مرده به حساب مىآورد. اثر با ورود به مدار ارتباط اجتماعى، يعنى به مجرد انتشار و قرار گرفتن در دسترس مخاطبان، زندگى مستقل خود را آغاز مىكند. برخى باور دارند كه معناى اثر با توجه به صورتبندى گفتمانىاش (يا آنچه ساختارگرايان خيلى ساده آن را «ساختار» اثر مىخوانند.) معلوم مىشود. اهل هرمنوتيك نظر ديگرى دارند. مىگويند با دخالت ذهن مخاطبان، يعنى با كنش تأويلى، اثر در افق معنايى ويژهاى جاى مىگيرد. چنين برداشتهاى تندروانهاى ديگر جايى براى دقت به زندگى، روانشناسى، ذهنيت و خواستهاى پديدآورندهى اثر باقى نمىگذارند...