4
از بهار تا بهار / گفتوگو با یحیی دهقانپور
حرفهعکاس: شما در طول بیست سال اخیر - یعنی از زمان چاپ کتاب «پنج نگاه به خاک و بعد نمایشگاه هفت ثمر، تا نمایشگاههای شهرداری و این آخری در راه ابریشم، یکی در میان هم به عکاسی شخصی توجه کردهاید و هم به عکاسی مستند. سؤال این است که این مرزها چطور در هم ادغام می شوند و بیشتر دوست دارید به چه صورت کار کنید؟ یعنی میخواهید عکس برچسب تخلیه چاه را برای سازمان مطالعات شهرداری بگیرید یا میخواهید با آن به شکل یک «بازی فرمال» کار کنید و در نمایشگاه «راه ابریشم» بگذارید؟
دهقانپور: عرض کنم که من با عبارت «بازی فرمال» یک مقداری مشکل دارم. چون این عکسها برای من نه تنها بازی نبود، شاید بهتر است بگویم زندگی بوده یا - شاید هم - تصویری دیدن هر چیز. یکی از دلایلی که پروژه از «بهار تا بهار» را برای شهرداری ادامه ندادم مشکل ارائه عکسها بود. چه به این نتیجه رسیده بودم که مفهوم با مفاهیم مورد نظر من - راجع به خیابان بهار - با تک عکس منتقل نمیشود. در نتیجه احساس کردم که دستم بسته است و امکان ارائه آن نوع عکسهابی که میخواستم برای آن مؤسسه نبود. آنجا با یک قراردادی طرف بودیم که ۱۰۰ قطعه عکس ۷۴۰ ۳۰ سیاه و سفید یا رنگی میخواستند حتی بابت ارائه عکسهایی که با دوربین پانوراما میگرفتم مشکل داشتم. چون عرض و طول عکس ۳۰*۴۰ نمیشد. در حالیکه حسابداری با متخصصین مالی کار را متری حساب میکردند. اما جواب این که بین عکاسی شخصی و مستند، من بیشتر دوست دارم چکار کنم، حقیقتش این است که من دوست دارم عکس بگیرم و عکاسی بکنم. حالا شما اسمش را مستند میگذارید یا عکاسی شخصی. چون من معتقدم هدف هنر قضاوت کردن نیست، بلکه فهمیدن است.
حرفهعکاس: این چرخش از تک عکس به این نوع کار چگونه صورت گرفته ؟ ضمن اینکه در حال حاضر این نوع تصاویر غالب شده است. یعنی عموماً ما هر نمایشگاهی که میبینیم اینگونه کار شده. به نظر خودتان تفاوت نمایشگاه شما با نمایشگاههایی از این دست در چه چیزی است؟ درباره عکسهای بهاره، شما در چند تای آنها خیلی موردی با عکس برخورد کردهاید؟