35
از انقلاب تا اصلاحات / محمدمنصور هاشمی
مقالهی «از انقلاب تا اصلاحات» تاریخ جریان روشنفکری ایران پس از انقلاب 57 را بررسی میکند. شناخت متفکران معاصر و تقسیمبندی نحلههای فکری آنان کاری است که در فضای اندیشهی معاصر کمتر انجام شده است. مقاله با تحلیل نقش موثر علی شریعتی بر انقلاب 57 آغاز میشود. نقش متفکران دینی همچون مرتضی مطهری و عبدالکریم سروش را در سیر اندیشهی پس از انقلاب بازگو میکند. با اشاره به نقش جریان چپ و لیبرال تأثیر هر یک از آنها را بر روشنفکران همعصرشان توضیح میدهد. منصور هاشمی در این مقاله برای شناخت بیشتر جریان روشنفکری در فاصلهی سالهای 57 تا اوایل هفتاد، آنها را به سه دستهی اصلی تقسیم میکند: جریان روحانی-سنتی، جریان هیدگری- فردیدی، جریان تجدیدنظرخواه یا اصلاحطلب. مسألهای که مقاله در پی بررسی آن است، ارتباط این روشنفکران با جریانهای هنری زمان است. کدام هنرمندان خود را در جرگهی جریانهای اندیشهی روز خود قرار دادهاند؟ مقاله وجوه افتراق این جریانها را تبیین کرده و معتقد است که تنها وجه اشتراک آنان گفتمان مدرنیته است. ولی با گذر زمان دستهبندیهای سابق از رونق میافتد و متفکران در دستهبندیهای چپ، لیبرال، هیدگری، پوپری و مانند اینها جای نمیگیرند. مقاله با دقت نظر اسامی بسیاری از روشنفکران دورهی مورد نظر را با وصفی اجمالی از طرح اندیشهشان بازگو میکند. این طرح مجال قضاوت و تعمق بیشتر بر تاریخ تفکر معاصر را فراهم میکند.
مقاله «چهلسالگان، زیر سایهی پدران» از همین نویسنده در شماره 71 مخاطب کنجکاو درباره تاریخ روشنفکری معاصر ایران را با جنبههای دیگری از این موضوع آشنا خواهد کرد. از متن:
ماجرای ما از سال 57 آغاز میشود: سال انقلاب؛ و انقلاب همزاد اندیشه چپ است.گفتمان غالب در آن سالها گفتمان چپ است با قلمرویی وسیع: از الحاد تا اسلام، از اعتقاد به قهر مسلحانه تا قول به اصلاحات سوسیالیستی. همه متفق بر اینكه نظام حاكم باید برود. اما اینكه چه نظامی باید جایگزین آن شود وابسته است به جایشان در آن قلمرو وسیع: از دیكتاتوری پرولتاریا تا حكومت اسلامی. در این میان یك نفر را شاید بتوان به عنوان نمونه برگزید؛ كسی كه تألیف و تركیبی از همه اندیشهها و آرمان های آن قلمرو وسیع پدید آورده و جوانان را مفتون خود ساخته است؛ كسی كه اگر به دنبال "ایدئولوگ انقلاب اسلامی" باشیم ناگزیریم از او نام ببریم: نظریهپرداز "امت و امامت": علی شریعتی...