تصور کنید در صحن یک کلیسای جـامع قـدم میزنید. رو به گوشهای میگـردانید و آن کنج تبدیل به بدنهی یک کشتی کهنهی زنگاربسته میشود. از یک پیچخوردگی دیگر میگـذرید و حال شما در بازار سنتیِ یکی از کشورهای آفریقای شمالی هستید. اینها تنها بخشی از احساساتی است که ممکن است با عبور از لابیرنت منحنیشکلِ مجسمهی جدید ریچارد سِرا با عنوان «اِن جی- دو» (NJ-2) به شما دست دهد.
تجربهی هنر ِبینهایت الهامبخش سِرا همچون برخی از آثار هنریِ «واقعیتِ مجازی» نیست که شما را وادار کند با گذاشتن یک سرپوش، به جهانی وهمی وارد شوید، همانطور که تصاویر شکلگرفته در ذهن من هم به هیچوجه توصیفی بسنده از آن نیست. برای همین اجازه دهید کـه آن را تنها به واقعیت ساده و سرراستش خلاصه کنیم.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «طراحیهای مرد فولادی»
«اِن جی- دو» متشکل از دو دیوار فولادیِ مقاوم است که به شکل یک دالان با پهنایی به اندازهی عـبور دو نفر در کـنار هم، ساخـته شده است. مسیری که این دو دیوار شکل دادهاند، به طور مکرر میپیچد تا مجموعهای از گذرگاههایی را بیافریند که کنارههای آن، یا از هم دور میشوند و یا با نزدیکشدن به هم، مخاطب را در پناه خود میگیرند. غیرممکن است که با بررسی نمای بیرونیِ این تودهیِ فلزیِ عظیم و سرخفام بتوان چیستی و کیفیتِ تجربهی فضای داخلی آن را حدس زد. تودهای فلزی که بخش زیادی از بزرگترین فضای گالریِ گاگوسین (Gagosian) واقع در خیابان بریتانیا، نزدیکِ «کینگز کراس» را فرا گرفته است.
یکی از ورودیهای اثر تاریک است: دروازهای رفیع که تقریبا رو به آسمان فروبسته شده است. دیگری مدخلی مدور است که اغواگرانه شما را به درون دعوت میکند، تا شما را٬ تنها٬ در جهانی منفک شده با دیوارهایی فلزی وانهد.

آیا این دژی نظامی، یک زندان، یک کارخانهی کشتیسازی و یا یک مقبره است؟ هنر سِرا از چـنین تداعـیهای بیمعنیِ ایمـاژیستی سربـاز میزند. همان است که هست، در عین حال آنچه هست احساسات قدرتمند متنوعی را برمیانگیزد. بخشی از این شاعرانگی از بافت اثر میآید. «اِن جی- دو» به تازگی ساخته شده با اینحال سوخته و سیاه است، لکهدار و زخمی است. لکههای دراز سیاه که از دیوارهای فولادی اوجگرفته، بر فراز سرتان به پایین شره میکنند که تداعیگر سپریشدن قرنها، وقوع تاریخ و گذار زندگی است.چیدمان دائمیِ مشهور سِرا در موزهی گوگنهایم واقع در بیلبائو که عنوانِ «مسئلهی زمان» (the matter of time) بر آن گذاشتهشده نیز اثری هنری است که زمان را برجسته و ملموس میکند. وقتی در طول ورودی سترگ اثر حاضر گام برمیدارید و به حریمِ درونی آن راه میبرید، جهان بیرون بسیار دور به نظر میرسد و سر و صدای شهر در کینگزکراس به طنینهایی محو و واپَسرونده تبدیل میشوند. در پیچ و تاب لابیرنت، صدها سال در یک ثانیه طـی میشود. کهکـشانها زاده میشوند و میمیرنـد. ساختاری فیزیکـی، یک جابهجایی زمانی میآفریند. تجربهای است مانند بودن در یک هرم یا قلعه، منفک از هیاهوی هرروزه، تنها با خیالات خودتان.با این حال این اثر، قلعهای فولادی، کلیسای جامعی زنگاربسته و زمان گمشدهای است که تاریخ شهرها، صنایع، تکنولوژی و مدرنیته را در خود فشرده کـرده است. هنر سِـرا بنای یادبود عصر ماست. در پایان هر سیر و گردشِ تکرار شونده در «اِن جی- دو»، در دو گالری جداگانه، به اشیایی برمیخوریم که مانند قطعاتی از یک کارخانهی کشتیسازی و یا پالایشگاه نفتی متروک به نظر میرسند. یکی از گالریها شامل سیلندرهای عظیم سیاهی است که گویی بشکههای نفت یا مخازن آب هزارسالهاند؛ مسدود و خاموش، سطح آنها مملو از تَرَکها و جوشخوردگیهای سیاه است. در گالری دیگر، دو قطعه بزرگ فلزی وجود دارد که مشـابه هم داغخـورده و صدمـه دیدهاند، همچون اسکلههای فراموششده.نمایشگاه او به اندازهی بازدید از یک کارخانهی کشتیسازیِ متروکِ مملو از لاشهیِ کشتیهایِ غرق شده، وهمانگیز است. افزون بر این با ورود به «اِن جی- دو» احساس میکنید بیکرانگی فلزِ تنـگ و محـصورش، سنگـینی جهان، قدرت واقعیت، شما را مابین دیوارهای فولادی در هم میشکند. تمام آنچه مسلم است، نیروی والای این چیز است، این مکان، این شاهکار.

• نمایشگاه «اِنجی- دو» تا 10 مارس 2017 در گالری گاگوسیان برقرار است.
• منبع: گاردین
• 13 اکتبر 2016