چشمهایِ ساسان مؤیدی هربار که با اتوبوس دوطبقهی خط بلوار کشاورزـ جوادیه از طول خیابان ولیعصر گـذر میکرد، درگیر یک ساختمـان قدیمی با ستونهای بلنـد میشد، ساختمانی در امتداد خیابان ولیعصر و در میانهی امیریه و منیریه که دختربچههای دبستانی در حیاطش جنبوجوش میکردند. پنج سالی از شروع جنگ گذشته بود و سایهی اثیریاش از سر مرزها بهسمت شهرها در حال پیشروی بود. عکاس هربار، از قاب پنجرهی طبقهی دوم اتوبوس حیاط مدرسه را از نظر میگذراند و نگران حملهی احتمالی هوایی و فروریختن ساختمان کهنسالی بود که به مویی بند بود. عاقبت در یکی از روزهای مهرماه سال شصتوسه وارد مدرسه شد و شاتر دوربینش را چکاند؛ زمانیکه زنگ تفریـح رو به اتمـام بود و دختربچههای بازیگـوش بسـان راهـبههـایی کـوچـک وارد راهـروی کلیسامانند مدرسه با پنجرههای بلند نورگیر میشـدند. بازیگوشیشان در میـان روپوش رداماننـد و چینِ بلند و پُرتاب مقعنههایی که تا کمرْ کش میآمد، محدود میشد؛ روپوشهای گشاد سورمهای و توسی که هیچوقت قصد اندازهشدن و جثههای جنبانِ ریزی که قصد رشدکردن نداشتند. فضای کلی صحنهی زنگ تفریح دوگانه و خاکستری است: هم سرزنده است و جاندار و هم سنگین و غمگین. حال و هوای مدرسهی دخترانهی عکس بهگونهای است که اگر عکاس به جای نگاتیـو سیاهوسفید از فیلم رنگی استفـاده میکرد تفاوت چندانی نداشت! و درنهایت قابی را میدیدیم که درآن لکههای سورمهای تیره در پسزمینهای اُکر و خاکستری در حال تحرک هستند. سنگینی فضا از پس یک دلهرهی قدیمی سراغمان میآید، دلهرهی شنیدن آژیر خطر و فرار کردن و هُل دادن؛ انگار که ما هم مانند عکاس بیم رخداد ناخوشایندی را داشته باشیم. «زندهگی» عکس از فرمی نامرئی جان میگیرد که بین نگاه نگـران عکاس و چشمهـای معصوم و بشاش دختربچهها شکل گرفته است، تو گویی آنها تکبهتک با عکاس نسبت پدرفرزندی دارند. زنگ تفریح تمام میشود و بچهها سربههوا و لغزان روی پلهها به سمت در باریک و چوبی راهرو هجوم میبرند و درعینحال تلاش میکنند آخرین نگاه کنجکاوانهی خود را به سمت دوربیـن حفظ کـنند، نگـاههایی برخاستـه از صورتهایی گرد و روشن که از دل تاریکی حلول میکنند و دوباره در آن محو میشوند. دوربین دختـرها را بدرقه میکند، نگاههای خندانشان مثل حلقهی زنجیر ادامه پیدا میکند و به آخرین نفر میرسد، آخرین مُحصل که گویی شتابی برای رفتن به کلاس ندارد، ایستاده و به ما زل زدهاست و چشمهایش نقطهیعطف و پایانِ داستان عکس است.